یک شمع تو روشن کن، پروانه شدن با من
مِی از من و ساقی تو، پیمانه شدن با من
یک بوسه ز تو کافیست، آغوش نمیخواهم
یک جرعه فقط ساقی، میخانه شدن با من
تو تلخی این مِی را یک کاسه تحمل کن
شیرین چو لبهایت، دردانه شدن با من
باز حلقه مویت را، در باد رها کردی؟
از بند رهایم کن، شاهانه شدن با من
تا عطر تنت اینجاست نبضم به تو وابسته ست
با بوی نفسهایت، جانانه شدن با من
چون نورِ حضورت هست این باغچه با من گفت:
یک غنچه ز تو کافیست، گلخانه شدن با من
صد دانۀ این تسبیح، یک جمله به من میگفت:
یک بار تو عاشق شو، یکدانه شدن با من
از آشنایی با وبلاگتون خرسندم
سپاسگزارم بانوی من
چه وبلاگ خوبی دارید
چرا دیگه نمی نویسید؟
ممنون از لطفتون
قدیما بیشتر حس نوشتن بود خیلی وقت میذاشتم